مفهوم عفاف و حجاب
بحث حجاب و پوشش دارای سابقه ای به اندازه ی عمر بشر بوده و همزمان با هبوط حضرت آدم (علیه اسلام) و حوا به زمین و آشکار شدن عورت آنها بر یکدیگر موضوعیت یافته است. از ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد تا ۱۹۵۰ میلادی شیب حجاب بسیار ملایم بوده و پدیده برهنگی در سیر حجاب قابل مشاهده نیست و غالب تغییرات این حوزه مربوط به نیمه ی دوم قرن ۲۰ و اوایل قرن ۲۱ می باشد.
مفهوم حجاب:
حجاب در لغت به معنای مانع ، پوشش ، پرده و ستر آمده است. البته کاربرد این کلمه بیشتر به معنی پرده است و استعمال آن در این معنی شایع تر است. استعمال عبارت “حجاب” برای پوشش زنان امر جدیدی است و تا قبل از این، فقها و عامه ی مردم از عبارت “سَتر” به معنای پوشنده در مورد پوشش استفاده مینمونده اند. در قرآن کریم فقط یکبار از واژه ی حجاب در ارتباط با بحث پوشش استعمال شده است که آن هم اختصاص به همسران پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) دارد.
مفهوم عفاف:
عفاف از ریشه ی عف به معنای ایجاد حالتی در نفس است که مانع از غلبه ی شهوت می شود. و مراتب عفت عبارتند از: عفت فکر ، عفت اعضا و جوارح ، عفت قلب .
رابطه ی عفاف و حجاب:
با توجه به معانی که از این واژه ها تبیین شد، مشخص میگردد که « عفاف یک حالت درونی مربوط به نفس انسان » است که « نمود و نماد بیرونی آن حجاب » است و با این توصیف، « حجاب یکی از اجزای تشکیل دهنده ی عفاف است و همه ی آن نیست ».
عفاف علاوه بر حجاب دارای اجزای دیگری نیز هست که با تحقق حجاب و این اجزا، عفاف به صورت کامل محقق می شود.
مصادیق عفاف:
۱- پوشش(حجاب) : وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّ ۖ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ (نور۳۱) ،
اطراف مقنعه خود را بر سینه خویش بیندازند تا سینه شان را بپوشاند اگر به آنان بگویى قطعاً چنین خواهند کرد. و زیبایى هاى خود را آشکار نسازند جز براى شوهرانشان.
۲- نگاه کردن : قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ (نور۳۰ و ۳۱)
اى پیامبر، به مردان مؤمن بگو چشمان خود را از شرمگاه هاى دیگران فرو بندند. و به زنان مؤمن نیز بگو چشمان خود را از شرمگاه هاى دیگران فروبندند.
۳- راه رفتن : وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ (نور۳۱)
و زنان نباید پاهایشان را بر زمین بکوبند تا زیورهایى که پنهان مى دارند معلوم شود.
۴- حرف زدن : فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ (احزاب۳۲)
پس مبادا در حضور مردان به ناز و نرمى سخن گویید که آن کس که در دلش بیمارى است و ایمانش سست است، طمع مىورزد; باید با لحنى متعارف که فسادانگیز نیست سخن بگویید.
۵- آرایش کردن : وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَىٰ (احزاب۳۳)
مانند دوره جاهلیت پیشین با آرایش و خود آرایی بیرون نیایید.
نظرات کاربران