سرپوش، بخشی از لباس زنان ایرانی محسوب می‌شود. سر آدمی، نماد و منشأ تحرک و نماینده روح و تفکر او است. شکل سر، مانند زمین و کل کائنات، کروی است و شاید همین شکل کامل آن نسبت به کل جایگاه سر را در کل ساحتمان بدن، فراتر کرده است. اهمیت سر و پوشش آن در میان فرهنگ‌ها و ادیان مختلف نیز می‌تواند در همین راستا باشد.
انواع پوشش سر آریایی ها
۱) کلاه : نزد این قوم (ماد) گذشته از پوشاندن سر و صورت در مقابل سرما و گرما جنبه ی آرایشی و نمایشی نیز داشته است. جنبه ی نمایشی آن به ویژه در دوران فرمانروایی این قوم و پارس ها بیش تر به چشم می خورد. زیرا طرح های مختلف نقش برجسته های تخت جمشید مبیّن آن است که مادها برای نمایش خصوصیات مذهبی ، صنفی یا قومی و نژادی خود از کلاه استفاده می کردند. از این رو کلاه به عنوان پوشش سر اهمیت و ارزش خاصی را دارا بوده است. از انواع کلاه ها دو نوع مشخص آن به کلاه مادها معروف است که همه ی پژوهشگران در آن متفق القول هستند، یکی تیارا یا میترا و دیگری باشلق
تیار یا تیارا : کلاهی نمدی است که به شکل تاجی مخروطی بلند و در جلو، برامده است که دنباله ی آن به صورت نواری در پشت گردن آویزان است باشلق: نوع دوم کلاه باشلق مادی است که انواع مختلف آن در میان مادها، ارامنه ، پارت ها و مردم قفقاز رایج بود و هنوز هم نوعِ پوستیِ آن در سرمای سخت زمستان مورد استفاده ی تاتارها، ترکمن ها و قزاق ها قرار می گیرد.
باشلق: از نمد یا کتان بود و در قسمت بالای آن معمولا نوک تیز و بلند و به شکل کیسه ی مخروطی به عقب یا جلو برگشته و در قسمت پشت دنباله ی کوتاهی است که گردن را می پوشاند و در دو طرف نیز دو تکه ی اضافی گوش ها را، این کلاه هنگام مسافرت ، سواری و گفت و گو با شاه ( برای جلوگیری از دمیده شدن نفس به صورت شاه) به کار برده می شد
۲) تاج و دیهیم : مسلما بزرگان و پادشان مادی نیز مانند هخامنشیان از انواع تاج و دیهیم استفاده می کرده اند ولی مدرکی در این مورد از خود به جا نگذاشته اند ، تنها مدرکی که میتوانیم به آن استناد کنیم شاهنامه ی فردوسی است.
۳) موبند : مردم عادی کوچه و بازار یعنی کسانی که با دربار هخامنشیان سر و کار نداشتند و از این طایفه بودند از موبند کتانی استفاده می کردند و این رسم بسیار کهن در پیش از هخامنشیان وجود داشته و مبین اختلاف پوشش توده ی مردم با طبقات درباری و نظامی بوده است.